کد مطلب:150311 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:233

نظم مدرن
در نظم مدرن، شما در دیكتاتوری نظم، تنفس موقت می كنید، یعنی یك نظم آهنینی است كه شما را در چنگال خودش محكم نگه داشته است تا بی نظمی نكنی! در حالی كه نظم حسینی، شما را در بستر وظیفه می پروراند. می گوید: وظیفه توست كه سر وقت حاضر شوی، سر وقت كار ارباب رجوع را حل نمایی، در نظم معاویه ای دوربین ها در هر اتاقی نصب است تا تو تخلف ننمایی، در حالی كه اگر از ترس دوربین كار كنی، چروكیده و جزغاله می شوی! و اگر برای خدا كار كنی، به نشاط می آیی و پروریده می شوی. شما به سیستم اداری نگاه كنید، انسان تا ساعت 2 بعدازظهر به سختی كار می كند، همین كه عقربه های ساعت از 2 رد شد سریع از اداره بیرون می آید، همچون مرغی كه از قفس آزاده شده باشد احساس می كند از اسارت آزاد شده و تازه می خواهد زندگی را شروع كند یعنی این نظم برای او یك زندگی و حیات نبوده است. این نظم غیر از نظمی است كه روح انجام وظیفه آن را به وجود آورده است و بنا هم بر این نیست كه نظم حسینی همین اداره را بگرداند، آن نظم چیز دیگری است كه بحث آن در این جا نیست، پس حسین علیه السلام به نظم دیگری می اندیشد، نظمی كه انسان را به خدا و زمین را به آسمان وصل كند و با این نگاه است كه متوجه می شویم «نظم و امنیت معاویه ای پوچی را تا مز استخوان نفوذ می دهد» ینی در سایه نظم معاویه ای هیچ كس به درد نمی خورد؟ انسان هیچ كاره می شود! در نظم معاویه ای همه به كار هستند، اما معلوم نیست چه كاره اند؟ و در حقیقت هیچ كاره اند چرا كه هیچ كس برای حیات برین نمی تواند كار كند. این را هم بدانید كه حیات برین منهای اجتماع نمی تواند وجود داشته باشد.